امام راحل فرموده اند :
" نماز پشتوانه ی ملت است."
" نماز بالاترین ذکر خداست."
" نماز مهم ترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود ، عبادت های دیگر هم قبول می شود و اگر پذیرفته نشود اعمال دیگر هم قبول نمی شود."
" سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند. "
"نماز جمعه در راس همه ی امور است "
"نماز جمعه پشتوانه انقلاب و دژ محکم اسلام است."
"نماز جمعه ثمره خون شهیدان است."
"یکی از برکات این نهضت و انقلاب همین اقامه نماز جمعه هاست."
"نماز جمعه نمایشی از قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام است."
نمونههایی از توصیفهای آن نمازگزار حقیقی دربارهی نماز
با نگاهی به آثار مکتوب امام ـ رحمه الله علیه ـ و مشاهده عینی شاهدان احوال ایشان، میتوان گفت که در دیدگاه ایشان، نماز در میان عبادات به مثابه «اسم اعظم و بلکه خود اسم اعظم»[1] در میان دیگر اسماء الهی.
ونیز شاید بتوان گفت کاملترین سخن ایشان دربارهی نماز این جمله است که میفرمایند: سرمایههای سعادت عالم آخرت و وسیلهی زندگانی روزگارهای غیر متناهی نماز است.[2]
تعبیر دیگر ایشان، عبارت «نسخهی جامعه» است، نسخهای که پروردگار برای رهایی جان قدسی انسان از قفس طبیعت، تجویز کرده است. ایشان میفرمایند: معلوم میشود که حقیقت این عبادت الهی و نسخهی جامعه که برای خلاصی این طایرهای قدسی از قفس تنگنای طبیعت به کشف تام محمّدی ترتیب داده شده و به قلب مقدسشان نازل گردیده ...[3]
هنگامی که دریافتیم نماز «نسخهی جامعهی» الهی برای انسان است، جایگاه نماز در بین عبادتهای دیگر آشکار میشود. آیات و اخبار، مشهورترین مرتبه نماز را «عمودیت» آن برمیشمارند. حدیث امام علی ـ علیه السّلام ـ در ابتدای مقاله، گویای این مرتبه و لوازم ویژه است. امام خمینی ـ رحمه الله علیه ـ با اشاره به این نکته میفرمایند: ... نماز که در بین عبادات و مناسک الهیه، سمت جامعیت و عمودیت دارد ...[4]
ایشان، تغییر حالت ائمه ـ علیهم السّلام ـ در نماز بر اثر خوف و خشیت خداوندی، دلیلی بر اثبات بعد باطنی نماز میدانند. باطن نماز نیز همانند ظاهر آن، آداب و شرایطی دارد که اقامهی آنها حقیقت نماز را محقّق میکند. حضرت امام ـ رحمه الله علیه ـ میفرمایند: از برای نماز غیر این صورت، حقیقتی است و غیر از این ظاهر، باطنی است و همان طور که صورت آن را آداب و شرایط صوریهای است، باطن آن را نیز آداب و شرایطی است که شخص سالک باید آنها را مراعات کند.[5]
اگر در سخنان آن رامرد الهی دقّت کنیم، در می یابیم که نماز او محلّ الهام های غیبی بوده است. آنگاه که به بیان اسرار نماز سالکان و نمازگزاران می پردازد، گاهی به صراحت اعتراف می کند که این مطلب از الطاف حق یا همان الهام های غیبی پروردگار بوده که به او عطا کرده است، برای مثال، در جایی می فرمایند: و ما در رساله ی سرّ الصلوه، اسرار روحیه ی این تکبیرات و رفع ید را به طور لطیفی که مذکور در آن رساله است، ذکر نموده ایم و آن از الطاف حق تعالی است به این مسکین و له الشکر و الحمد.[6]
یاد یار در واپسین لحظات حیات
امام(ره) تا آخرین لحظات زندگی شان ذکر، نماز و دعا را از دست ندادند. حاج احمد آقا، فرزند عزیز حضرت امام(ره)، می گفتند: «پیش از ظهر آخرین روز حیات امام(ره)، ایشان، پیوسته، روی تخت نماز می خواندند مدتی گذشت. سپس پرسیدند: "ظهر شده است؟" گفتم: "بلی". آن وقت خواندن نماز ظهر و عصر را با نوافلش آغاز کردند. پس از پایان نماز، مشغول ذکر گفتن شدند تا لحظاتی که در اغما به سر می بردند، مرتب پشت سر هم می گفتند: "سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اکبر"». این کار برای ما درس است. ما که رهبرمان را دوست داریم، باید به کارها و روحیات ایشان توجه کنیم و از آن درس بگیریم.
خاطرات نماز امام خمینی
روز اولی بود که شاه رفته بود. امام در نوفل لوشاتو فرانسه اقامت داشتند. نزدیک به سیصد الی چهارصد خبرنگار خارجی از کشورهای مختلف، اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند تا به سؤالات خبرنگاران پاسخ دهند. تمام دوربینها کار میکردند. هنوز دو سه سؤال بیشتر از امام نشده بود که صدای اذان ظهر شنیده شد. امام بلافاصله جمع خبرنگاران راترک کردند و فرمودند:
« وقت فضیلت نماز ظهر میگذرد.»
تمام حاضرین از این که امام محل را ترک کردند، متعجب شدند.
کسی از امام خواهش کرد: «چند دقیقه ای صبر کنید تا چند سؤال دیگر هم بشود و بعد برای اقامة نماز بروید.»
امام با قاطعیت فرمودند: « به هیچ وجه نمی شود» و برای خواندن نماز رفتند.