نماز

نماز

نماز

نماز

شب زنده داران

« تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ؛ پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى‏شود (و بپا مى‏خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى‏خوانند، و از آنچه به آنان روزى داده‏ایم انفاق مى‏کنند ! » (سجده 16)


در تفسیر جمله ؛" تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" (شبانگاه ، پهلوهاى آنها از بستر دور مى‏شود) دو تفسیر در روایات اسلامى وارد شده :  


تفسیرى به نماز " عشاء" و اشاره به اینکه مؤمنان راستین بعد از نماز مغرب و قبل از نماز عشاء به بستر نمى‏روند مبادا خواب آنها را بگیرد ، و نماز عشایشان از دست برود . (زیرا در آن زمان معمول بوده که در آغاز شب به استراحت مى‏پرداختند و نماز مغرب و عشاء را- طبق دستور استحباب جدایى میان نمازهاى پنجگانه- از هم جدا مى‏کردند و هر کدام را در وقت فضیلت خود بجا مى‏آورند) هر گاه بعد از نماز مغرب و قبل از وقت عشا مى‏خوابیدند ممکن بود براى نماز عشا بیدار نشوند.   


این تفسیر را " ابن عباس" طبق نقل در المنثور از  پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله )  نقل کرده ، و در" امالى" شیخ نیز از  امام صادق ( علیه السلام ) نقل شده است . ( در المنثور و امالى شیخ طبق تفسیر المیزان ، جلد 16 ، صفحه 283)


اما در بیشتر روایات و کلمات مفسران ، به برخاستن از بستر و براى اداء نماز شب تفسیر شده است .


در روایتى از امام باقر (ع) چنین مى‏خوانیم که به یکى از یارانش فرمود : « أ لا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه :آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم ؟ »


راوى عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم. فرمود : « اما اصله الصلاة، و فرعه الزکاة، و ذروة سنامه الجهاد : ریشه‏اش نماز است و شاخه‏اش زکات ، و قله مرتفعش جهاد است .»


سپس افزود: آیا می خواهى تمام ابواب خیر را به تو معرفى کنم ؟ راوى مى‏گوید: بفرمائید فدایت شوم .


امام فرمود : « الصوم جنة، و الصدقة تذهب بالخطیئة، و قیام الرجل فى جوف اللیل بذکر اللَّه، ثم قرأ " تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ" ؛ روزه سپرى است در مقابل آتش و صدقه محو کننده گناه است ، و بر خاستن انسان در دل شب او را به یاد خدا مى‏اندازد ، سپس آیه " تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ " را تلاوت فرمود .» (اصول کافى ، جلد 2  ، باب دعائم الاسلام ، حدیث 15 ، صفحه 20)


در روایتى از امام باقر (ع) چنین مى‏خوانیم که به یکى از یارانش فرمود: « أ لا اخبرک بالاسلام اصله و فرعه و ذروة سنامه :آیا ریشه و شاخه و بلندترین قله اسلام را به تو معرفى کنم ؟» راوى عرض کرد بفرمائید: فدایت شوم. فرمود: « اما اصله الصلاة، و فرعه الزکاة، و ذروة سنامه الجهاد : ریشه‏اش نماز است و شاخه‏اش زکات ، و قله مرتفعش جهاد است»


در تفسیر" مجمع البیان"  از" معاذ بن جبل" چنین نقل شده که در غزوه " تبوک" در خدمت رسول خدا (ص) بودم ، گرما همه را سخت ناراحت کرده بود و هر کس به گوشه‏اى پناه مى‏برد ، ناگهان دیدم که پیامبر (ص) از همه به من نزدیکتر است ، خدمتش رفتم عرض کردم: اى رسول خدا (ص) ! عملى به من بیاموز که مرا وارد بهشت کند ، و از آتش دوزخ دور سازد .


فرمود : سؤال بزرگى کردى ، اما پاسخ آن براى کسى که خدا بر او آسان کرده است مشکل نیست . سپس افزود : " تعبد اللَّه و لا تشرک به شیئا و تقیم الصلاة المکتوبة و تؤدى الزکاة المفروضة و تصوم شهر رمضان : خدا را پرستش کن و چیزى را شریک او قرار نده نمازهاى واجب را انجام ده و زکات واجب- حق مستمندان- را اداء کن و ماه رمضان را روزه بگیر".


بعد فرمود: و آیا می خواهى از ابواب خیرات به تو خبر مى‏دهم ؟ عرض کردم : اى پیامبر بفرمائید . فرمود : « الصوم جنة من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه اللَّه ثم قرأ هذه الایه تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ : روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است ، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا . سپس آیه" تتجافى جنوبهم" را قرائت فرمود" » . (مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث و تفسیر نور الثقلین ، جلد 4 ، صفحه 229)


گر چه هیچ مانعى ندارد که آیه مفهوم وسیعى داشته باشد ، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود، و هم بر خاستن در سحرگاه را براى نماز شب ، ولى دقت در مفهوم" تتجافى" معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مى‏کند ، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مى‏شود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است .


گر چه در باره اهمیت این نماز پر برکت همان چند روایت فوق کافى به نظر مى‏رسد ، ولى این نکته قابل ذکر است که در روایات اسلامى آن قدر اهمیت‏ به این عبادت داده شده است که در باره کمتر عبادتى چنین سخن گفته شده است .


دوستان حق، و رهروان راه فضیلت به این عبادت بى ریا که قلب را روشنایى و دل را نور و صفا مى‏بخشد همواره اهمیت بسیار مى‏دادند .


پیامبر خدا فرمود: آیا می خواهى از ابواب خیرات به تو خبر مى‏دهم؟ عرض کردم اى پیامبر بفرمائید. فرمود: « الصوم جنة من النار و الصدقه تکفر الخطیئه و قیام الرجل فى جوف اللیل یبتغى وجه اللَّه ثم قرأ هذه الایه تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ: روزه سپرى است در برابر آتش و انفاق در راه خدا کفاره گناهان است، و قیام انسان در دل شب براى خشنودى خدا . سپس آیه" تتجافى جنوبهم" را قرائت فرمود»

استفاده از فرصت های داده شده!



ممکن است بعضى همیشه توفیق بهره‏گیرى از این عبادت پر برکت را نداشته باشند ، ولى چه مانعى دارد که در بعضى از شبها که این توفیق حاصل است بهره گیرند و در آن هنگام که خاموشى همه جا را فرا گرفته ، و اشتغالات روزانه همه تعطیل است، کودکان در خواب ، و محیط آماده حضور قلب و راز و نیاز با خدا است، برخیزند و به در خانه خدا روند و دل را به نور عشق دوست روشن سازند .


پیام‏های آیه:



1ـ سحر خیزى و دل کندن از رختخواب ، یکى دیگر از نشانه‏هاى مؤمنان است : « تَتَجافى‏ جُنُوبُهُمْ » ...


2ـ عبادت‏هایى که با نوعى ریاضت و خفا همراه باشد، ارزش بیشترى دارد: «تَتَجافى‏»


3ـ مؤمن ، نه مأیوس است، نه مغرور، هم بیم دارد، هم امید: «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً»


4ـ تواضع ، سحرخیزى و انفاق ، خصلت دائمى مؤمنان است : «لا یَسْتَکْبِرُونَ ...یَدْعُونَ ...یُنْفِقُونَ» (همه با صیغه‏ى مضارع آمده است.)                   


5ـ رابطه‏ى شبانه با خداوند ، باید با رسیدگى به محرومان همراه باشد : « یَدْعُونَ ... یُنْفِقُونَ»


6ـ مورد انفاق ، تنها مال نیست ، بلکه شامل علم و آبرو و دیگر سرمایه‏هاى انسان نیز مى‏شود : « مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ »


نتیجه گیری:



گر چه هیچ مانعى ندارد که آیه ی  16 سوره سجده ، مفهوم وسیعى داشته باشد ، هم بیدار ماندن در آغاز شب را براى نماز عشاء شامل شود ، و هم بر خاستن در سحرگاه را براى نماز شب، ولى دقت در مفهوم "تتجافى" معنى دوم را بیشتر در ذهن منعکس مى‏کند، زیرا ظاهر جمله این است که قبلا پهلوها در بستر آرام گرفته سپس از آن دور مى‏شود و این مناسب قیام در آخر شب براى انجام نماز است .


منابع:


1- تفسیر نور، ج9


2- تفسیر نمونه ،ج 17


3- المنثور و امالى شیخ طبق " تفسیر المیزان" ، جلد 16 ، صفحه 283


4- اصول کافى ، جلد 2  ، باب دعائم الاسلام


5- تفسیر نور الثقلین ، جلد 4  ، صفحه 229


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.